حس حقارت از کجا ميآيد؟
حس حقارت از کجا ميآيد؟
حس حقارت از کجا ميآيد؟
نويسنده:دکتر محمدرضا خدايي،روانپزشک
وقتي بچهاي به دنيا ميآيد، سال اول زندگي او بسيار اهميت دارد. مادر و پدر بايد چنان او را مورد لطف خود قرار دهند که اعتمادي کامل و آرامشي عميق در او شکل بگيرد که به موقع در آغوش مادر و محيط امن آنجا شير خواهد خورد. براي همين است که ميگويند بچههاي زير يک سال به محض گريه کردن بايد مورد توجه قرار بگيرند.
اين حس اعتماد در هسته خانواده شکل ميگيرد و مادران آگاه، آن را تکميل ميکنند؛ بهطوري که به بچه حس منطقي «تو خوبي، بقيه خوبن» القا ميشود اما در شرايط ناامن، بچهها به اين باور ميرسند که «من خوب نيستم، بقيه خوبن» و اين ميتواند به حس حقارت کودک ختم شود. نظريه اريکسون، به وجود آمدن عقدههاي حقارت را بر اين اساس ميداند اما موضوع به اينجا ختم نميشود و پديد آمدن اين حس، پيچيدهتر از اين حرفهاست. مقداري از زمينه ايجاد آن را بايد در ژنتيک و ارثي که کودک از والدينش ميبرد، جستوجو کرد. بعضي از شخصيتها هستند که همواره خودشان را کمتر از ديگران ميبينند، نه اينکه واقعا کمتر باشند؛ بلکه اين، حس دروني آنهاست. در مسايل اجتماعي حتي گاهي ميبينيد که آنها همچون ديگران يا حتي موفقترند اما ذاتا اعتماد به نفس پاييني دارند و اين برداشت شخصي و تصويري که از خود دارند، موجب ميشود از نظر عملکردي و شغلي عقب بمانند. پس مساله ذاتي به علاوه برخوردار نبودن از يک هوش هيجاني مناسب و همچنين عدم فراگيري مهارتهاي ارتباطي با ديگران (که اين مهارتها را بايد همه ما در طول زندگي کسب کنيم) مساوي ميشود با پديد آمدن حس حقارت در يک فرد.
در درجه اول، براي کمک به فردي که حس حقارت در وجود خود دارد، نيازمند تغيير نگرش او نسبت به خودش هستيم. او بايد اين حس دروني را عوض کند و سپس ديدش را نسبت به جامعه تغيير دهد. چنين فردي هميشه در حال چک کردن خود از نگاه ديگران است: «اين کاري که کردم، بد بود! نکند مورد قبول بقيه نباشد!» همان مثل معروف نيمه خالي ليوان را ديدن در مورد اين گروه مصداق دارد؛ داشتهها و توانايي خود را پايين ارزيابي ميکنند و ميگويند مرغ همسايه غاز است. آنها بايد دقت کنند که هر کسي تواناييها و ضعفهايي دارد و نبايد تواناييها را کمتر و ضعفها را بيشتر از واقع جلوه داد. قدم دوم اينکه اين قبيل افراد بايد سعي کنند مهارتهاي خود را بالا ببرند و به جاي اينکه گوشهگيري کنند و خود را کوچک بشمارند، با کسب مهارت ارتباطي دوستهاي بيشتري بگيرند و در جمع آنها شرکت کنند تا دريابند که آنها هم درست مثل بقيه هستند. با اصلاح ديد نسبت به جهان واقعي کمکم حس حقارت محو و اعتماد به نفس و عزت نفس، طبيعي ميشود.
منبع:www.salamat.com
اين حس اعتماد در هسته خانواده شکل ميگيرد و مادران آگاه، آن را تکميل ميکنند؛ بهطوري که به بچه حس منطقي «تو خوبي، بقيه خوبن» القا ميشود اما در شرايط ناامن، بچهها به اين باور ميرسند که «من خوب نيستم، بقيه خوبن» و اين ميتواند به حس حقارت کودک ختم شود. نظريه اريکسون، به وجود آمدن عقدههاي حقارت را بر اين اساس ميداند اما موضوع به اينجا ختم نميشود و پديد آمدن اين حس، پيچيدهتر از اين حرفهاست. مقداري از زمينه ايجاد آن را بايد در ژنتيک و ارثي که کودک از والدينش ميبرد، جستوجو کرد. بعضي از شخصيتها هستند که همواره خودشان را کمتر از ديگران ميبينند، نه اينکه واقعا کمتر باشند؛ بلکه اين، حس دروني آنهاست. در مسايل اجتماعي حتي گاهي ميبينيد که آنها همچون ديگران يا حتي موفقترند اما ذاتا اعتماد به نفس پاييني دارند و اين برداشت شخصي و تصويري که از خود دارند، موجب ميشود از نظر عملکردي و شغلي عقب بمانند. پس مساله ذاتي به علاوه برخوردار نبودن از يک هوش هيجاني مناسب و همچنين عدم فراگيري مهارتهاي ارتباطي با ديگران (که اين مهارتها را بايد همه ما در طول زندگي کسب کنيم) مساوي ميشود با پديد آمدن حس حقارت در يک فرد.
در درجه اول، براي کمک به فردي که حس حقارت در وجود خود دارد، نيازمند تغيير نگرش او نسبت به خودش هستيم. او بايد اين حس دروني را عوض کند و سپس ديدش را نسبت به جامعه تغيير دهد. چنين فردي هميشه در حال چک کردن خود از نگاه ديگران است: «اين کاري که کردم، بد بود! نکند مورد قبول بقيه نباشد!» همان مثل معروف نيمه خالي ليوان را ديدن در مورد اين گروه مصداق دارد؛ داشتهها و توانايي خود را پايين ارزيابي ميکنند و ميگويند مرغ همسايه غاز است. آنها بايد دقت کنند که هر کسي تواناييها و ضعفهايي دارد و نبايد تواناييها را کمتر و ضعفها را بيشتر از واقع جلوه داد. قدم دوم اينکه اين قبيل افراد بايد سعي کنند مهارتهاي خود را بالا ببرند و به جاي اينکه گوشهگيري کنند و خود را کوچک بشمارند، با کسب مهارت ارتباطي دوستهاي بيشتري بگيرند و در جمع آنها شرکت کنند تا دريابند که آنها هم درست مثل بقيه هستند. با اصلاح ديد نسبت به جهان واقعي کمکم حس حقارت محو و اعتماد به نفس و عزت نفس، طبيعي ميشود.
منبع:www.salamat.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}